وبلاگ آقای ربات

روزمرگی‌ها، تجربیات و غیره‌های یک ربات قدیمی!

وبلاگ آقای ربات

تولد

چهاردهم آبان ماه سال 1377 در ساعت چهارده و چهارده دقیقه...من به دنیا آمدم

شروع یک طوفان . شروع یک جنگ بزرگ . یک چالش غیر قابل پیش بینی . یک سیاه خالص !

و امروز نونزدهمین کپی از آن روز است ! از آن روز بزرگ !

تولدم مبارک نیست چون من با به دنیا آمدنم به خیلی ها ضرر رساندم ... به خیلی ها بدی کردم .. خیلی ها را کشتم

تولدم مبارک نیست چون من به دنیا آمدم .. با حسرت بزرگ شدم . و نونزده بار بغض کردم

بغضی که سر انجامش هیچوقت اشک نبود ... یک حس گند و مزخرف :(

میدانی

دوست دارم چشم هایم را ببندم

19 شمعی که گذشت و من به اینجا رسیدم را فوت کنم

اولی برای به دنیا آمدنم

دومی برای بزرگ شدنم

سومی برای حسرت هایم

چهارمی برای سختی هایی که کشیدم

پنجمی برای استرس هایم

ششمی برای اشتباه هایم

هفتمی برای کار های احمقانه ام

هشتمی برای قدرندانستن هایم

نهمی برای حس نرسیدن ها

دهمی برای خنده های بی حس و الکی

یازدهمی برای زود باورکردن هایم

دوازدهمی برای زیادی خوب بودن ها و زیادی بد بودن ها

سیزدهمی برای اعصاب خرابم

چهاردهمی برای گریه کردن هایم

پانزدهمی برای فکر و خیال ها

شانزدهمی برای خواب و خواب و خواب

هفدهمی برای درد های لاعلاج

هجدهمی برای لرزش پاهایم

نونزدهمی هم برای آرزوهایی که هیچوقت برآورده نشد

و تمام کنم ... این نونزده سالی که گذشت را پرونده اش را ببندم و بگذارم کنار

دوست دارم کادوی تولدم یک تنهایی خالص باشد

یک صدای باران

یک حس رهایی از همه چیز

و شاید کمی اشک..

دیگر حس نوشتن نیست..

دیگر حس ادامه دادن نیست

دیگر بس است .. همین نونزده سال بس است !

دیگر خسته شدم .. مغزم دارد میترکد ....

...

...

...

پی نوشت : یکی به من بگه که چند سالم شد الان!؟!

ربات.

آقای ربات
یکشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۶
14:22
درحال بارگذاری..