وبلاگ آقای ربات

روزمرگی‌ها، تجربیات و غیره‌های یک ربات قدیمی!

وبلاگ آقای ربات

آرایه

توی برنامه‌نویسی مفهومی داریم با عنوان آرایه. آرایه چیزی هستش که میشه داخلش چندین تا چیز رو ذخیره کرد! مثل این میمونه یه برگه کاغذ بردارین و لیست کارهای امروزتون رو توش بنویسید. یا لیست خرید و... دیشب وقتی همه چراغ‌های شهر خاموش شد، چراغ ترمینال کامپیوتر من روشن شد و رفتم سراغ ادامه یادگیری پرل. رسیدم به مبحث آرایه‌ها. کتاب تمرین داده بود که یه آرایه از اسم 3 تا از دوستاتون بنویسید! خیلی جالب بود. اسم آرایه رو تعریف کردم، مساوی گذاشتم و به زمانی که باید اسم دوستامو مینوشتم رسیدم. و موندم! واقعا موندم... اسم کیو مینوشتم؟ یکم تعجب کردم! یعنی واقعا کسی نیست؟ بیشتر توی ذهنم گشتم! هیچکس نبود! پس نوشتم هیولا، هیولا، هیولا...

همونجا هیولا اومد رو صندلی مشکی کنارم نشست و سیب گاز میزد! صدای خرچ و خرچش باعث شد سرمو برگردونم بهش نگاه کنم بگم چیه؟ داری پز میدی دندون داری؟ همونجا سیم‌های ارتودنسی دندونام تیر کشید و سرمو برگردوندم به صفحه برنامه‌نویسی. آرایه رو ذخیره کردم و رفتم سراغ تمرین بعدی...

آقای ربات
چهارشنبه پانزدهم مرداد ۱۴۰۴
22:27
درحال بارگذاری..