وبلاگ آقای ربات

روزمرگی‌ها، تجربیات و غیره‌های یک ربات قدیمی!

وبلاگ آقای ربات

گریه‌های شنبه

قرصمو خوردم و نشستم تا ویدیو آپلود بشه... بعد از مدت ها بغض کردم! نمی‌دونم چرا... همش صدات وقتایی که بغض میکردی یادم میاد... اونقدر افسردگی هام زیاد شده اصلا نمی‌دونم برای کدومش گریه کنم... اما این بغضی که یک سالی میشد ازش خبری نبود، این اومدنش رو نباید هدر بدم. باید تا میتونم ازش استفاده کنم. کاشکی امشب زودتر صبح بشه...

آقای ربات
یکشنبه چهارم آذر ۱۴۰۳
10:12
درحال بارگذاری..