وبلاگ آقای ربات

روزمرگی‌ها، تجربیات و غیره‌های یک ربات قدیمی!

وبلاگ آقای ربات

به چشم اومدن یک بار اتفاق میوفته

میخوام یه خاطره‌ای تعریف کنم. امشب خیلی اتفاقی و یهویی یادش افتادم. زمانی که همه دوستام کنکور سراسری شرکت کردن و قبول شدن دانشگاه، منم قبول شده بودم، از خیلیا هم رتبه‌ام بهتر بود، ولی میخواستم بمونم پشت کنکور و تغییر رشته بدم. اونجا اکثر دوستام بهم پز میدادن! خودشون رو میگرفتن! تو قیافه بودن و... من از لحاظ ارتباطی با آدما اون روزا خیلی ضعیف بودم. نمیدونستم باید چیکار کنم، تنها بودم و کوچیکترین پیشنهادی منو به اون سمت میکشوند. یه بار داییم گفت فلان کارخونه کارگر استخدام میکنه، میتونی بری اونجا کنارش درستم بخونی. من میخواستم برم! گفتم که.. خیلی میترسیدم از اینکه هیچکاری نکنم! پشتیبان قلم چی که اون سال داشتم طی یک سری اتفاقات دیگه حرف نمیزدیم با هم، اما خیلی اتفاقی نمیدونم خودمو وسط حیاط دبیرستان یه روز جمعه دیدم که بعد آزمون دارم بهش میگم میخوام چیکار کنم امسال. حرفی که بهم زد، تا همیشه نحو زندگی کردن منو عوض کرد. گفت اگر تو بری توی اون شغل کارگری، از اون روز به بعد همه تو رو به عنوان یه کارگر میبینن. به چشم همه یه کارگری، حتی اگر بگی دارم میخونم پزشکی بیارم. مراقب باش به حرف کیا گوش میکنی چون خیلیا پیشنهاد هایی میدن که به نظر صلاح تو رو میخوان ولی از این میترسن که تو کار دیگه ای بکنی و موفق تر از اونا بشی. پس تو رو هدایت میکنن به سمتی که میدونن از اونا بالاتر نمیری. اون زمان به اندازه الانم نسبت به آدما بد بین نبودم ولی حرفشو قبول کردم و خیلی خوشحالم که قبول کردم. از اون روز به بعد کارهایی که در شان من نیست انجام ندادم. کارت دعوتی که اسمم رو اشتباه نوشته بود نرفتم، توی آزمایشگاه با آدمای خفنی که دنبال این بودن تو فقط براشون کارهای بیهوده انجام بدی، نگشتم. به جاش رفتم توی جمع آدمایی که درسته خفن نبودن ولی یاد میگرفتن و یاد میدادن. توی جمع همیشه دقت میکردم و بیشتر وقت ها ساکت بودم، مگر اینکه حرفی که میزنم تاثیر و اهمیت بالایی داشته باشه. با هر کسی نمیگشتم. چون به چشم اومدن یک بار اتفاق میوفته. و تو برای این یک بار به چشم اومدن باید بارها حواست به خودت باشه، برای خودت ارزش قائل بشی و خودتو دوست داشته باشی و حواستو جمع کنی که کجایی، که چیکار میکنی، که چی میخوری، که چی میپوشی، که چه دوست‌هایی داری که حتی چه دشمنایی داری!

آقای ربات
جمعه بیست و دوم فروردین ۱۴۰۴
20:5
درحال بارگذاری..