وبلاگ آقای ربات

روزمرگی‌ها، تجربیات و غیره‌های یک ربات قدیمی!

وبلاگ آقای ربات

بهتره با این فاصله کنار بیای.

وقتی به این فکر میکنم که آدما چطوری هر جور دلشون میخواست با من رفتار کردن و در ثانی اسمشون رو "رفیق" هم گذاشتن، باعث میشه حالم از خودم بهم بخوره! و از اونجایی که بنده تراپی میرم! دنبال خوب کردن سلامت روانمم، دارم به این فکر میکنم که از این آدما فاصله بگیرم و حالم از خودم بهم نخوره! حالم از اونا بهم بخوره! که چقدر یه آدم (رفیق نه) یه آدم چقدر میتونه بیشعور باشه! که مثلا لپ تاپت رو پس نده! که مثلا کلی لطف بهش کردی یه تشکر خشک و خالی نکنه! که مثلا هر وقت خواست براش بودی ولی اون هر وقت دلش خواست برات باشه! که مثلا یه آدم کامل بودم برای تو و زدی خراب کردی همه چیو و رفتی! رفتی و فیک خیالت هم نیست! (چه برسه به عینش) امشب تراپیستم بهم میگه ازت میخوام بلند شی! و من دارم به این فکر میکنم که تراپیستم یعنی منو یه آدم زمین خورده میبینه؟ میبینی؟ همه اینا تقصیر شماهاست رفیقانم. شماهایی که همیشه حس بی ارزشی، ناکافی بودن رو بهم القا کردین. گفتین مهربونه، افسرده هم هست! پس هر جور دلمون خواست باهاش رفتار میکنیم و یا تهش میگیم "من خوبت رو میخواستم" یا حتی ازش انتظار ناراحت شدن نداریم! یعنی اصلا حق نداره ناراحت بشه! خب بذار پس بگم از الان به بعد انقد از شماها دور میشم که توی خوابتون هم نصفِ نصفِ نصفِ نصفِ نصفِ مهربون بودنامم نبینید.

(حتی از تو! بله درست خوندی... حتی تو...)

آقای ربات
شنبه بیست و هشتم تیر ۱۴۰۴
21:36
درحال بارگذاری..